سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیا می دانی کدام یک از مردم داناترند؟ گفت : خدا [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ خطاب به ابن مسعود ـ]


ارسال شده توسط علی‌رضا در 90/4/16:: 7:0 صبح

براى بالا بردن اعتماد به نفس و همچنین توکل کامل به حضرت حق چه توصیه اى دارید؟
همان طور که آگاهى از خویشتن مى‏تواند انسان را از هرگونه خیال‏بافى و افکار منفى درباره خود رهایى دهد و به سوى کمال واقعى و اصلاح کاستى‏ها رهنمون گردد و در نتیجه، اعتماد به نفس را بالا ببرد، عدم آگاهى و شناخت خویشتن نیز مى‏تواند مانع شکوفایى قابلیت‏ها و خلاقیّت‏ها و ایفاى مسئولیت‏ها شود. 
اعتماد به نفس، یعنى انسان با شناختى که از استعدادها و توانایى‏هاى خود دارد، آنها را دست کم نگیرد و بدون هیچ ترس و نگرانى، تصمیم به انجام کارهاى مهم بگیرد. این مفهوم، در فرهنگ اسلامى، با مفهوم زیباترى چون توکل، وقتى گره مى‏خورد، معناى دقیق‏ترى مى‏دهد؛ زیرا توکل که سپردن نتیجه هر کارى به خداست، باعث مى‏شود تا اعتماد به نفس، در انسان به شدت افزایش یابد؛ زیرا باور کردن این مفهوم، به انسان این آگاهى را مى‏دهد که پشتیبان و حمایت کننده استعدادهاى درونى انسان، قدرت لایزال الهى است که او را بر انجام هر کارى قادر مى‏سازد. قرآن مى‏فرماید: «من یتوکل على الله فهو حسبه؛ هر کس بر خدا توکل کند، پس خداوند او را از هر چیزى بى‏نیاز مى‏کند».
اعتماد به نفس، انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگى بار مى‏آورد و براى انجام دادن مسئولیت‏هاى فردى و اجتماعى، با توجّه به توانایى‏هاى خویش، به میدان عمل مى‏کشاند. اعتماد به نفس، سبب مى‏شود تا فرد مسئولیت‏هاى خویش را با اطمینان کامل انجام دهد و با افزایش قابلیت‏ها و توانایى‏هایش، از هرگونه توقف و سکون بپرهیزد. در واقع، اعتماد به نفس، به معناى باور کردن قابلیت انسانى خویش، روبه‏رو شدن فعال با رویدادهاى زندگى و انجام دادن درست وظایف است. بنابراین، اعتماد به نفس، از درون فرد سرچشمه مى‏گیرد؛ نه از بیرون. افرادى که از اعتماد به نفس کافى برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسئولیت‏پذیر و پیشرفت گرایند؛ ناکامى‏هاى زندگى را مى‏پذیرند؛ بر ایجاد رابطه با دیگران توانایند و از هرگونه گوشه‏گیرى، دورى مى‏جویند. 
از طرف دیگر، آنان که ضعف اعتماد به نفس دارند، از مشکلات زیر رنج مى‏برند: 

1. احساس خود کم بینى؛
در اکثر اعمال و نگرش‏هاشان احساس عدم اطمینان و درماندگى مى‏کنند؛ خود را در مواجهه با مشکلات، ناتوان مى‏بینند و جملاتى چون نمى‏توانم این کار را انجام دهم، هرگز قادر به یادگیرى در سطوح عالى نیستم و توان نیل به مراتب عالى را ندارم، همیشه ذهن این افراد را به خود مشغول مى‏کند.

2. بروز احساسات و عواطف منفى؛
رفتار این افراد، حاکى از نوعى خشونت، بى‏قیدى و بدخلقى است. به سبب عدم پذیرش محورى به نام «خود»، این افراد همواره در انعکاس علایق خویش با تردید و تغییر رو به رو هستند و توان ابراز رفتار عاطفى مناسب را ندارند.

3. گریز از موقعیت‏هاى نگران‏زا؛
در برابر فشارهاى روانى، به ویژه ترس و خستگى و آن چه موجب آشفتگى‏اش شود، بسیار کم تحمّلند؛ حتّى ممکن است امتحانات درسى، برایشان بحران‏هایى اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقیتشان منجر شود.

4. نومیدى؛
یأس از دست‏یابى به اهداف، رایج‏ترین ویژگى این افراد است.

5. کم‏رویى؛
یکى از شایع‏ترین صفات این افراد، کم‏رویى است و آنها معمولاً در روابط اجتماعى با مشکلات جدى روبه‏رو هستند.

عواملى که در جهت تقویت اعتماد به نفس مؤثرند، عبارتند از:

1. استعدادهاى خود را هر چه بیشتر بشناسید.
شناخت استعدادها و قابلیت‏هاى خویش، مى‏تواند در کسب اعتماد به نفس، مفید واقع شود و انسان را از دام نومیدى رها سازد. بدین منظور، استعدادها و توان‏مندى‏هاى مختلف علمى، ورزشى، هنرى، کلامى و... خویش را یادداشت کنید و هر روز آنها را براى خود بخوانید.

2. بر توانایى‏ها و موفقیت‏هاى گذشته‏تان تکیه کنید.
باید بر توانایى‏هاى خویش تکیه کنید و ضمن مرور موفقیت‏هاى گذشته، آنها را در کانون تمرکز و توجّه خود قرار دهید.

3. گذشته ناموفق و شکست‏ها را فراموش کنید.
اگر تصورى نامطلوب از گذشته دارید، به دست فراموشى سپارید. تصور نامطلوب، اجازه نمى‏دهد تا به تغییرات خویش پى ببرید و حقیقت کنونى‏تان را دریابید.

4. خود را مثبت ارزیابى کنید.
درباره خویش، مهربان باشید و شخصیت‏تان را با دید مثبت ارزیابى کنید. در شایستگى خویش، تردید نکنید و خود را با صفات خوب تفسیر کرده، در انجام کارها توانا بدانید.

5. ریسک کنید.
روى تجربیات جدید، با دید یادگیرى بیشتر، فعالیت کنید و از شکست نهراسید. اگر این گونه عمل کنید، امکانات جدیدى براى شما فراهم مى‏آید و حس خویشتن پذیرى‏تان تقویت مى‏شود.

6. از خواهش‏هاتان بکاهید.
عزّت و سربلندى انسان، در گرو عدم درخواست‏هاى مکرّر از دیگران است. تا مى‏توانید به خود متکى باشید و به آن چه هستید و دارید، اکتفا کنید تا اعتماد به نفس بیشترى به دست آورید.

7. خود را با دیگران مقایسه نکنید.
هرگز خود یا موفقیت‏هاتان را با دیگران مقایسه نکنید و همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات خاص خود برخوردار است.

8. ارتباط با خدا را حفظ و تقویت کنید.
مهم‏ترین روش کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند ونیایش با اوست. وقتى بتوانید حضور در محضر خالق هستى و کمال مطلق را احساس و به او تکیه و اعتماد کنید، بزرگى‏اش را دریابید، به او بپیوندید و بر او توکل کنید، به بزرگى شخصیت خویش، آگاه خواهید شد. بنابراین، با توکل و تکیه کردن بر قدرت خداوند و سپردن نتیجه هر کارى به خدا، اعتماد به نفس خود را صد چندان کنید.

9. از هدف‏هاى کوچک و متوسط شروع کنید.
یکى از علل شکست‏هاى مکرر افراد که منجر به احساس خودکم بینى و از دست دادن اعتماد به نفس مى‏شود، در نظر گرفتن هدف‏هاى بزرگ و دست نیافتنى است. براى این که به خودباورى و اعتماد به نفس برسیم، لازم است ابتدا از یک هدف کوچک‏تر شروع کنیم تا با دست یافتن به آن و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس در ما تقویت شود.
توکل از ماده وکالت، به معناى سپردن کارها به خداوند و اعتماد بر لطف اوست. راغب اصفهانى در مفردات مى‏نویسد: «توکل» اگر با حرف «على» بیاید، به معناى اعتماد کردن مى‏باشد.
سید عبدالله شبر، یکى از عالمان بزرگ اخلاق در تفسیر توکل مى‏نویسد: «توکل، منزلى از منزل‏هاى دین و مقامى از مقامات اهل یقین، بلکه از درجات مقربین است. حقیقت توکل، همان اعتماد قلبى در همه کارها بر خداوند و صرف نظر کردن از غیر اوست و این، منافاتى با تحصیل اسباب ندارد؛ مشروط بر این که اسباب را در سرنوشت خود، اصل اساسى نشمرد. بنابراین، توکل به معناى ترک فعالیت و کوشش جسمانى و تدبیر عقلانى نیست؛ چون این کار، در شریعت مقدس، حرام و قبیح است و در شرع مقدس اسلام، تلاش در امورى مانند صنعت، زراعت و سایر راه‏هاى به دست آوردن روزى و تأمین معاش، امرى مطلوب و مورد تأکید است.1
بنابراین، توکل، مفهوم ظریف و دقیقى دارد که در عین توجه داشتن به عالم اسباب، انسان را از غرق شدن در آن و دل بستن به غیر خدا و آلودگى به شرک، باز مى‏دارد. انسان، باید با کمال قدرت و قوت، از هر گونه وسیله مشروع براى پیروز شدن بر مشکلات بهره گیرد و موانع را از سر راه خود بردارد و با این حال، متکى به لطف پروردگار و قدرت بى‏پایان او باشد و پیروزى را تنها از او بداند.
رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏وآله از جبرئیل علیه‏السلام مى‏پرسد: «توکل بر خداوند متعال چیست؟ جبرئیل علیه‏السلام در پاسخ گفت: حقیقت توکل، علم و آگاهى به این است که مخلوق، نمى‏تواند زیانى برساند و نه سودى و نه چیزى ببخشد و نه از آن باز دارد و نیز توکل، مأیوس شدن از خلق است (یعنى همه چیز را از خدا و به فرمان او بداند).2
در حدیث دیگرى مى‏خوانیم که توکل این است که از غیر خدا نترسى.3
از این تعبیرات، به خوبى استفاده مى‏شود که روح و حقیقت توکل، بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است. در عین حال، در روایات اسلامى این معنا که مفهوم توکل، ترک استفاده از اسباب و وسایل عادى است، به شدت نفى شده است. در حدیث معروفى چنین آمده است: مرد عربى در حضور پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت على الله».
پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله فرمود: شتر را پایبند بزن و سپس توکل بر خدا کن (با توکل زانوى اشتر ببند).4
اصولاً مشیّت خداوند بر این قرار گرفته که مردم در این عالم براى رسیدن به مقصود، از اسباب وسایل موجود کمک بگیرند. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «اراده الهى بر این قرار گرفته که همه چیز مطابق اسباب جریان یابد، به همین جهت براى هر چیزى سببى قرار داده است.5
بنابراین، بى‏اعتنایى به عالم اسباب، نه تنها توکل نیست، بلکه به معناى بى‏توجهى به سنت‏هاى الهى است و این، با روح توکل، ناسازگار است.
به طور خلاصه، توکل بر خداوند، یعنى اعتماد کردن به او و واگذار کردن کار به او و تسلیم اراده او بودن و استقلال ندادن به اسباب و توجه کامل به مسبب الاسباب (خداوند)؛ یعنى در عین استفاده از اسباب، توجه داشته باشیم که اسباب، از خود چیزى ندارند و در تأثیر، مستقل نمى‏باشند؛ بلکه تکیه‏گاه آنها نیز خداوند متعال است.6
برخى آثار و ثمرات توکل بر خداوند عبارتند از:
1. قوت قلب؛ امیر مؤمنان علیه‏السلام مى‏فرماید: «ریشه و اصل قوت قلب، توکل بر خداست».7
2. رام شدن دشوارى‏ها و آسان گشتن اسباب؛ امیر مؤمنان علیه‏السلام مى‏فرماید: «هر کس بر خدا توکل کند، سختى‏ها در برابرش رام و اسباب و وسایل، براى او آسان و هموار مى‏گردد».8
3. شکست‏ناپذیر شدن؛ حضرت باقر علیه‏السلام مى‏فرماید: «هر کس بر خداوند توکل و اعتماد کند، شکست نمى‏خورد و هر کس به دامن او چنگ زند، مغلوب نمى‏گردد».9
**********************************************
پى‏نوشت:
1. سید عبد الله شبر، اخلاق شبر، ص 275.
2. مجلسى، بحارالانوار، ج 68، ص 138.
3. همان، ص 143.
4. فیض کاشانى، المحجه البیضاء، ج 7، ص 426. 
5. اصول کافى، ج 1، ص 183، ح 7.
6. ر.ک: سید محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 5، ص 239.
7. رى شهرى، میزان الحکمه، ج 1، ص 318.
8. غرر الحکم، شماره 9028.
9. میزان الحکمه، ج 4، 22547.
منبع: پرسمان


کلمات کلیدی :

درباره
صفحه‌های دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
پیوندهای روزانه
پیوندها
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
ایـــــــران آزاد
پیامک 590
دستنوشته
**قافله نت**
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
مهدی یاران
سخن آشنا
فانوس دریایی
به یاد تو
عشق طلاست
نور آسمان
شیعه‌ها
سلفی‏گری؛ نقد وهابیّت
پایگاه قرآن کریم
پایگاه تخصّصی نهج‌البلاغه
مؤسسه امام علی علیه‌السلام
شبکه یا زهرا سلام‌الله‌علیها
شبکه امام باقر علیه‌السلام
شبکه امام صادق ‌علیه‌السلام
شبکه‌ امام رضا علیه‌السلام
شبکه امام جواد علیه‌السلام
شبکه امام هادی علیه‌السلام
مرکز جهانی اطلاع‌رسانی آل‌البیت
مجمع جهانی شیعه شناسی
بقیع؛ پایگاه اطلاع‌رسانی وهابیّت
بهائی پژوهی
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیّ عصر عج
فطرت
رشد
بهائیّت
پرسمان
شبکه کودکان و نوجوانان
مرکز مطالعات فلکی-نجومی
ویژه‌نامه‌ی ماه مبارک رمضان
پرسمان دانشجویی «وهابیت»
دل آسمانی
گفتگوی آرام میان شیعه و سنی
ادیان نیوز
اهل سنت
پایگاه اطلاع‌رسانی شیعیان
والپیپر اسلامی
یا غریب (مرجع تخصصی رضوی)
شبکة الامام القائم عج
شیعه نیوز