براى بالا بردن اعتماد به نفس و همچنین توکل کامل به حضرت حق چه توصیه اى دارید؟
همان طور که آگاهى از خویشتن مىتواند انسان را از هرگونه خیالبافى و افکار منفى درباره خود رهایى دهد و به سوى کمال واقعى و اصلاح کاستىها رهنمون گردد و در نتیجه، اعتماد به نفس را بالا ببرد، عدم آگاهى و شناخت خویشتن نیز مىتواند مانع شکوفایى قابلیتها و خلاقیّتها و ایفاى مسئولیتها شود.
اعتماد به نفس، یعنى انسان با شناختى که از استعدادها و توانایىهاى خود دارد، آنها را دست کم نگیرد و بدون هیچ ترس و نگرانى، تصمیم به انجام کارهاى مهم بگیرد. این مفهوم، در فرهنگ اسلامى، با مفهوم زیباترى چون توکل، وقتى گره مىخورد، معناى دقیقترى مىدهد؛ زیرا توکل که سپردن نتیجه هر کارى به خداست، باعث مىشود تا اعتماد به نفس، در انسان به شدت افزایش یابد؛ زیرا باور کردن این مفهوم، به انسان این آگاهى را مىدهد که پشتیبان و حمایت کننده استعدادهاى درونى انسان، قدرت لایزال الهى است که او را بر انجام هر کارى قادر مىسازد. قرآن مىفرماید: «من یتوکل على الله فهو حسبه؛ هر کس بر خدا توکل کند، پس خداوند او را از هر چیزى بىنیاز مىکند».
اعتماد به نفس، انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگى بار مىآورد و براى انجام دادن مسئولیتهاى فردى و اجتماعى، با توجّه به توانایىهاى خویش، به میدان عمل مىکشاند. اعتماد به نفس، سبب مىشود تا فرد مسئولیتهاى خویش را با اطمینان کامل انجام دهد و با افزایش قابلیتها و توانایىهایش، از هرگونه توقف و سکون بپرهیزد. در واقع، اعتماد به نفس، به معناى باور کردن قابلیت انسانى خویش، روبهرو شدن فعال با رویدادهاى زندگى و انجام دادن درست وظایف است. بنابراین، اعتماد به نفس، از درون فرد سرچشمه مىگیرد؛ نه از بیرون. افرادى که از اعتماد به نفس کافى برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسئولیتپذیر و پیشرفت گرایند؛ ناکامىهاى زندگى را مىپذیرند؛ بر ایجاد رابطه با دیگران توانایند و از هرگونه گوشهگیرى، دورى مىجویند.
از طرف دیگر، آنان که ضعف اعتماد به نفس دارند، از مشکلات زیر رنج مىبرند:
1. احساس خود کم بینى؛
در اکثر اعمال و نگرشهاشان احساس عدم اطمینان و درماندگى مىکنند؛ خود را در مواجهه با مشکلات، ناتوان مىبینند و جملاتى چون نمىتوانم این کار را انجام دهم، هرگز قادر به یادگیرى در سطوح عالى نیستم و توان نیل به مراتب عالى را ندارم، همیشه ذهن این افراد را به خود مشغول مىکند.
2. بروز احساسات و عواطف منفى؛
رفتار این افراد، حاکى از نوعى خشونت، بىقیدى و بدخلقى است. به سبب عدم پذیرش محورى به نام «خود»، این افراد همواره در انعکاس علایق خویش با تردید و تغییر رو به رو هستند و توان ابراز رفتار عاطفى مناسب را ندارند.
3. گریز از موقعیتهاى نگرانزا؛
در برابر فشارهاى روانى، به ویژه ترس و خستگى و آن چه موجب آشفتگىاش شود، بسیار کم تحمّلند؛ حتّى ممکن است امتحانات درسى، برایشان بحرانهایى اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقیتشان منجر شود.
4. نومیدى؛
یأس از دستیابى به اهداف، رایجترین ویژگى این افراد است.
5. کمرویى؛
یکى از شایعترین صفات این افراد، کمرویى است و آنها معمولاً در روابط اجتماعى با مشکلات جدى روبهرو هستند.
عواملى که در جهت تقویت اعتماد به نفس مؤثرند، عبارتند از:
1. استعدادهاى خود را هر چه بیشتر بشناسید.
شناخت استعدادها و قابلیتهاى خویش، مىتواند در کسب اعتماد به نفس، مفید واقع شود و انسان را از دام نومیدى رها سازد. بدین منظور، استعدادها و توانمندىهاى مختلف علمى، ورزشى، هنرى، کلامى و... خویش را یادداشت کنید و هر روز آنها را براى خود بخوانید.
2. بر توانایىها و موفقیتهاى گذشتهتان تکیه کنید.
باید بر توانایىهاى خویش تکیه کنید و ضمن مرور موفقیتهاى گذشته، آنها را در کانون تمرکز و توجّه خود قرار دهید.
3. گذشته ناموفق و شکستها را فراموش کنید.
اگر تصورى نامطلوب از گذشته دارید، به دست فراموشى سپارید. تصور نامطلوب، اجازه نمىدهد تا به تغییرات خویش پى ببرید و حقیقت کنونىتان را دریابید.
4. خود را مثبت ارزیابى کنید.
درباره خویش، مهربان باشید و شخصیتتان را با دید مثبت ارزیابى کنید. در شایستگى خویش، تردید نکنید و خود را با صفات خوب تفسیر کرده، در انجام کارها توانا بدانید.
5. ریسک کنید.
روى تجربیات جدید، با دید یادگیرى بیشتر، فعالیت کنید و از شکست نهراسید. اگر این گونه عمل کنید، امکانات جدیدى براى شما فراهم مىآید و حس خویشتن پذیرىتان تقویت مىشود.
6. از خواهشهاتان بکاهید.
عزّت و سربلندى انسان، در گرو عدم درخواستهاى مکرّر از دیگران است. تا مىتوانید به خود متکى باشید و به آن چه هستید و دارید، اکتفا کنید تا اعتماد به نفس بیشترى به دست آورید.
7. خود را با دیگران مقایسه نکنید.
هرگز خود یا موفقیتهاتان را با دیگران مقایسه نکنید و همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات خاص خود برخوردار است.
8. ارتباط با خدا را حفظ و تقویت کنید.
مهمترین روش کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند ونیایش با اوست. وقتى بتوانید حضور در محضر خالق هستى و کمال مطلق را احساس و به او تکیه و اعتماد کنید، بزرگىاش را دریابید، به او بپیوندید و بر او توکل کنید، به بزرگى شخصیت خویش، آگاه خواهید شد. بنابراین، با توکل و تکیه کردن بر قدرت خداوند و سپردن نتیجه هر کارى به خدا، اعتماد به نفس خود را صد چندان کنید.
9. از هدفهاى کوچک و متوسط شروع کنید.
یکى از علل شکستهاى مکرر افراد که منجر به احساس خودکم بینى و از دست دادن اعتماد به نفس مىشود، در نظر گرفتن هدفهاى بزرگ و دست نیافتنى است. براى این که به خودباورى و اعتماد به نفس برسیم، لازم است ابتدا از یک هدف کوچکتر شروع کنیم تا با دست یافتن به آن و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس در ما تقویت شود.
توکل از ماده وکالت، به معناى سپردن کارها به خداوند و اعتماد بر لطف اوست. راغب اصفهانى در مفردات مىنویسد: «توکل» اگر با حرف «على» بیاید، به معناى اعتماد کردن مىباشد.
سید عبدالله شبر، یکى از عالمان بزرگ اخلاق در تفسیر توکل مىنویسد: «توکل، منزلى از منزلهاى دین و مقامى از مقامات اهل یقین، بلکه از درجات مقربین است. حقیقت توکل، همان اعتماد قلبى در همه کارها بر خداوند و صرف نظر کردن از غیر اوست و این، منافاتى با تحصیل اسباب ندارد؛ مشروط بر این که اسباب را در سرنوشت خود، اصل اساسى نشمرد. بنابراین، توکل به معناى ترک فعالیت و کوشش جسمانى و تدبیر عقلانى نیست؛ چون این کار، در شریعت مقدس، حرام و قبیح است و در شرع مقدس اسلام، تلاش در امورى مانند صنعت، زراعت و سایر راههاى به دست آوردن روزى و تأمین معاش، امرى مطلوب و مورد تأکید است.1
بنابراین، توکل، مفهوم ظریف و دقیقى دارد که در عین توجه داشتن به عالم اسباب، انسان را از غرق شدن در آن و دل بستن به غیر خدا و آلودگى به شرک، باز مىدارد. انسان، باید با کمال قدرت و قوت، از هر گونه وسیله مشروع براى پیروز شدن بر مشکلات بهره گیرد و موانع را از سر راه خود بردارد و با این حال، متکى به لطف پروردگار و قدرت بىپایان او باشد و پیروزى را تنها از او بداند.
رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله از جبرئیل علیهالسلام مىپرسد: «توکل بر خداوند متعال چیست؟ جبرئیل علیهالسلام در پاسخ گفت: حقیقت توکل، علم و آگاهى به این است که مخلوق، نمىتواند زیانى برساند و نه سودى و نه چیزى ببخشد و نه از آن باز دارد و نیز توکل، مأیوس شدن از خلق است (یعنى همه چیز را از خدا و به فرمان او بداند).2
در حدیث دیگرى مىخوانیم که توکل این است که از غیر خدا نترسى.3
از این تعبیرات، به خوبى استفاده مىشود که روح و حقیقت توکل، بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است. در عین حال، در روایات اسلامى این معنا که مفهوم توکل، ترک استفاده از اسباب و وسایل عادى است، به شدت نفى شده است. در حدیث معروفى چنین آمده است: مرد عربى در حضور پیامبر صلىاللهعلیهوآله شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت على الله».
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: شتر را پایبند بزن و سپس توکل بر خدا کن (با توکل زانوى اشتر ببند).4
اصولاً مشیّت خداوند بر این قرار گرفته که مردم در این عالم براى رسیدن به مقصود، از اسباب وسایل موجود کمک بگیرند. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «اراده الهى بر این قرار گرفته که همه چیز مطابق اسباب جریان یابد، به همین جهت براى هر چیزى سببى قرار داده است.5
بنابراین، بىاعتنایى به عالم اسباب، نه تنها توکل نیست، بلکه به معناى بىتوجهى به سنتهاى الهى است و این، با روح توکل، ناسازگار است.
به طور خلاصه، توکل بر خداوند، یعنى اعتماد کردن به او و واگذار کردن کار به او و تسلیم اراده او بودن و استقلال ندادن به اسباب و توجه کامل به مسبب الاسباب (خداوند)؛ یعنى در عین استفاده از اسباب، توجه داشته باشیم که اسباب، از خود چیزى ندارند و در تأثیر، مستقل نمىباشند؛ بلکه تکیهگاه آنها نیز خداوند متعال است.6
برخى آثار و ثمرات توکل بر خداوند عبارتند از:
1. قوت قلب؛ امیر مؤمنان علیهالسلام مىفرماید: «ریشه و اصل قوت قلب، توکل بر خداست».7
2. رام شدن دشوارىها و آسان گشتن اسباب؛ امیر مؤمنان علیهالسلام مىفرماید: «هر کس بر خدا توکل کند، سختىها در برابرش رام و اسباب و وسایل، براى او آسان و هموار مىگردد».8
3. شکستناپذیر شدن؛ حضرت باقر علیهالسلام مىفرماید: «هر کس بر خداوند توکل و اعتماد کند، شکست نمىخورد و هر کس به دامن او چنگ زند، مغلوب نمىگردد».9
**********************************************
پىنوشت:
1. سید عبد الله شبر، اخلاق شبر، ص 275.
2. مجلسى، بحارالانوار، ج 68، ص 138.
3. همان، ص 143.
4. فیض کاشانى، المحجه البیضاء، ج 7، ص 426.
5. اصول کافى، ج 1، ص 183، ح 7.
6. ر.ک: سید محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 5، ص 239.
7. رى شهرى، میزان الحکمه، ج 1، ص 318.
8. غرر الحکم، شماره 9028.
9. میزان الحکمه، ج 4، 22547.
منبع: پرسمان